هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

.

نامبرده پشت فرمون اهنگ عبدالحسین مختاباد رو گوش ‌میدن:

چرا تو جلوه ساز این بهار من نمیشوی،

چه بوده آن گناه من که یار من نمیشوی،

           بهار من گذشته شاید 

شکوفه جمال تو شکفته در خیال من،

 چرا نمیکنی نظر به زردی جمال من،

            بهار من گذشته شاید

نه قاصدی که از من آرد گهی به سوی تو سلامی،

نه رهگزاری از تو آرد برای من گهی پیامی،

           بهار من گذشته شاید

و سپس های های میزند به زیر گریه درحالیکه به این مساله فکر میکند چند روزی ست لواشک میل نفرموده و چقدر دلش هوای لواشک کرده

+ آدم است دیگر، گاهی دچار سندرم پی.ام.اس میشود

۰ نظر ۳۱ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۴۲
نارِن° جی

.

- برو بیرون سراغ پروانه هایت! تو هیچوقت چیزی نخواهی شد.


انچه هنوز تلخ ترین پوزخند مرا برمی انگیزد «چیزی شدن» از دیدگاه آنهاست، آنها که میخواهند ما را در قالب های فلزی خود جای بدهند. آنها با اعداد کوچک به ما حمله میکنند. آنها با صفر مطلقشان به جنگ با عمیق ترین و جاذب ترین رویاها میایند

"بار دیگر شهری که دوست میداشتم- نادر ابراهیمی"

۰ نظر ۲۰ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۰
نارِن° جی

.

+ میدونی چیه؟ بچه هامون باید چهار روز‌از صبح تا شب دانشگاه باشن ولی ما ها سه روز، به عبارتی فردا بچه هامون سه تا کلاس دارن و ما دو تا، لا لای لای لا لای لای:))

- واقعا که سر به رسوایی زدی


پیوست: اندر فواید افتادن یک درس سه واحدی البته از قسمت پر لیوان!

۰ نظر ۲۰ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۲۳
نارِن° جی

.

ملت با تلویزیون اسمارت سه بعدی نگاه میکنن ما رادیو گوش میدیم:)

۰ نظر ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۴۶
نارِن° جی

.

ارامش بخش ترین انتخاب واحد طی دوران سال تحصیلی دارم یعنی، با خیال راحت میدونم هیچ‌ درسی تو هیچ گروهی که دلمون میخواد نه به من و نه به رفیق جان میرسه:))

+  فراموش کردن تکمیل فرم ارزیابی استاید هم نعمتی است!

۰ نظر ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۷
نارِن° جی

.

درسته غر میزنم وقتایی که لج میکنه که ببرمش خونه اش، درسته بعضی وقتا حرصم میگیره از‌حرفاش، ار کاراش، ولی میدونی چیه؟ اگه یه روزی بیاد که نخواد باشه منم نباید باشم. میدونی؟

سالهای اولی که میم جان میرفت مدرسه، بغل اون بود که میتونست ارومم کنه، شعرهای اون بود که میخندوندم، عصر که میشد با اون میرفتیم لب پنجره که اومدن میم جان رو منتظر بشینیم. میدونی چی میگم؟ اون تنها کسی بود که لب پنجره کنارم وای میستاد تا اومدن میم جان رو از دور ببینمو با خوشحالی نشونش بدمو بگم اومد.


اول دبستان دونه دونه بچها داشتن اوریون میگرفتن، یه روز وسط کلاس اومدن دنبالم، گفتن که حدس میزنیم اوریون گرفتی، باید بری خونه. دست تو دست مستخدم رفتم تا رسیدم خونه، در رو که باز کرد گریون رفتم تو اتاق، کلی نگران شده بود، هی میگفت در رو باز کن، اخه چی شده؟  میدونی؟ اگه بخواد نباشه کلی نگرانش میشم، هرجا که باشه میرمو هی میگم در رو باز کنه، هی میگم اخه چی شده؟


با عصبانیت گفتم دکتر غلط کرده گفته، چرت گفته، چرت. میدونی؟ دلم میخواد راست گفته باشم که چرت گفته، اخه میدونی؟ مهربون ترین مادربزرگ دنیائه مادربزرگ من.

۰ نظر ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۲۳
نارِن° جی

.

+ من داره خوابم میاد

- اصلا به خودت فشار نیار، ناراحت میشم فشار بیاری، بریم بخوابیم

پیوست: برگرفته از مشکلات عدیده ماتحت در حین انجام کار برای تحویل پروژه

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۱۱
نارِن° جی

.

بعضی وقتا دلم میخواد همچین پشنگو بغل کنم، فشاااااار بدم که همه سیم هاش پاره شن،‌ برن توی‌ بدنم و بعد من جان به جان افرین تسلیم کنم‌ :))

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۵۲
نارِن° جی

.

همی گفته ام و گویه ام بارها هوای خوب هواییه که پتویی باشه :))

۰ نظر ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۹
نارِن° جی

.

درواقع هیچیش به هیچیش نیست، میدونی چی میگم؟!

۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۷
نارِن° جی

.

نمیشود که بهار از نو سرسبزتر باشد

شکوفه از تو شاداب تر

پاییز از تو غمگین تر.


نمیشود که تو باشی و شعر هم باشد

نمیشود که تو باشی، ترانه هم باشد

نمیشود که تو باشی، گلدان یاس هم باشد

نمیشود که تو باشی، بلور هم‌ باشد

     نمیشود که شب هنگام

              عطر نگاه تو باشد

                 محبوبه های شب هم باشند.

نمیشود که تو باشی، من عاشق تو نباشم

نمیشود که تو باشی

        درست همینطور که هستی

               و من هزار بار خوب تر از این باشم

               و باز، هزار بار، عاشق تو نباشم


نمیشود، میدانم

نمیشود که بهار از تو سرسبزتر باشد...


« یک عاشقانه آرام- نادر ابراهیمی»

۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۲۰
نارِن° جی

.

موقعیت آنی چیز کوفتی ایه، چیز کوفتی ای که فقط با گذشت زمان میشه به ارزش واقعیش پی برد، به ارزش خوب یا بدی که اون موقعیت آنی داشته

۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۹
نارِن° جی

.

من حتی توانایی تصور کردن میم جان را هنگام پوشیدن لباس های مدرسه‌ اش دارم، با این مو های‌ کوتاه کرده اش،  موهای کوتاهی که گردی صورتش را بیشتر میکند، همینطور درشتی چشمان زیتونی رنگش‌ را. موهایی که معصومیت چهره اش را به خچبی نشان میدهد

+ ما به فدای میم‌ جانمان

۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۷
نارِن° جی

.

یک دیوار با مقاوت فوق العاده برای کوبوندن سرم لطفا

۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۲۲
نارِن° جی

.

همه ما افراد معمولی ای هستیم، خسته کننده ایم، شگفت انگیزیم، شجاعیم، قهرمانیم، بی پناهیم ، شاد و خندونیم، فقط به روزش بستگی داره.


برد ملتزر


۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۳۳
نارِن° جی