هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۴۲ ق.ظ

نامبرده پشت فرمون اهنگ عبدالحسین مختاباد رو گوش ‌میدن:

چرا تو جلوه ساز این بهار من نمیشوی،

چه بوده آن گناه من که یار من نمیشوی،

           بهار من گذشته شاید 

شکوفه جمال تو شکفته در خیال من،

 چرا نمیکنی نظر به زردی جمال من،

            بهار من گذشته شاید

نه قاصدی که از من آرد گهی به سوی تو سلامی،

نه رهگزاری از تو آرد برای من گهی پیامی،

           بهار من گذشته شاید

و سپس های های میزند به زیر گریه درحالیکه به این مساله فکر میکند چند روزی ست لواشک میل نفرموده و چقدر دلش هوای لواشک کرده

+ آدم است دیگر، گاهی دچار سندرم پی.ام.اس میشود

۹۴/۰۶/۳۱
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">