هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ب.ظ

با بغض بهش گفت "تو دیگه نمیشد نری؟ ما دیگه واقعا نمیتونیم یه بار دیگه بیایم فرودگاه و..." 

+ بستن اون ساک های لعنتی، عکس های شب آخری، اون فرودگاه لعنتی با ستون های لعنتی ترش، اون تابلوی در حال پذیرش کوفتی،  آخرین لحظه ی برگشتن و دست تکون دادن، دوباره راه تموم نشدنی فرودگاه تا خونه و باز هم دور شدن یکی دیگه از اعضای خانواده... میدونی؟ ما دیگه واقعا نمیتونیم یه بار دیگه بیاییم فرودگاه و...

۹۵/۰۵/۱۹
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">