+ حرف های میم جان و همکارش را شنیده بود و خودش را به میم جان رسانده بود تا اگر بشود برای مستندش یک مصاحبه کوتاه با من داشته باشد؛ در رابطه با همان کاری که من کرده بودم و او از بین حرف های میم جان و همکارش شنیده بود.
+ وقتی دلیل کارم را پرسید گفتم به مرگ دومم فکر کردم، گفت مرگ دوم یعنی چه؟ گفتم وقتی آنقدر از مرگ اولت گذشته باشد که دیگر هیچکس را روی کره ی زمین نداشته باشی تا به هر دلیلی لحظه ای به یادت بیفتد آنوقت مرگ دوم اتفاق افتاده...
+ پیرو پست قبل