هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

.

+ احتمالا سال اول یا دوم دانشگاه بود که درگیر راندو زدن شدیم. راندو آسمون اون چیزی بود که آخرش میزدیم و اگه خوب میشد کار به بار میشست و اگه بد میشد بقیه کار هم بد نشون میداد. اون سالها وقتی ترکیب سفیدیای ابر و آبیای آسمون قشنگ میشد میگفتم امروز خدا خوب راندو زده.

+ ‏این سه چهار روز برعکس خیلی روزها، آسمون دوباره قشنگ شده بود، ناخودآگاه تو دلم گفتم عجب راندویی زده! و بعد به این فکر کردم که چند روز توی سیصد و شصت و پنج روز آسمون مون قشنگه؟ که ما حقمون نیست اون آسمون دود گرفته ی غمگین

۰ نظر ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۲۹
نارِن° جی

.

و لعنت به تمام شدن شنبه های تعطیلِ جذاب!

۰ نظر ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۰۵
نارِن° جی

.

و قسم به منظره ی برفی

۰ نظر ۲۴ بهمن ۰۱ ، ۱۰:۵۴
نارِن° جی

.

یک عدد وامانده از همه چیز و همه جا.

۰ نظر ۲۲ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۵۴
نارِن° جی

.

و گاه و بی گاه تر شدنِ نوشتن های گاه و بیگاه غم انگیزه.

۱ نظر ۱۵ بهمن ۰۱ ، ۱۵:۴۷
نارِن° جی

.

ترس برم داشت از دوباره همزمان بمب افتادن روی دیوارهام و چیزی نموندن برام بجز خرابه‌. اما تو بزار ترسم الکی باشه‌ و همونطور که گفتم یه پشت بند، یه مهار بند، یه سازه نگهبانِ محکم  بزن بهشون. خب؟

۰ نظر ۰۶ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۵۴
نارِن° جی