هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۶ مطلب در خرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

.

امروز که این آهنگ پخش میشد، جورِ دیگه ای درکش کردم، با یه تجربه ی زیسته ی جدیدتر:
این که باهات هیچ کاری ندارن
این که تو بازیشون راهت نمیدن
این که سربه سرت میذارن
این که زاده ی آسیایی رو می گن جبر جغرافیایی


+ جا داره تکرار کنیم:

 ای عرشِ کبریایی چیه پس‌ تو سرت؟

۰ نظر ۳۰ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۱۵
نارِن° جی

.

طول و عرض شهرُ که بریم و طول و عرض و موقعیت نصب بنر های تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری رو که ببینیم، خودش نشون دهنده همه چیه. و متاسفانه که نشون دهنده همه چیه...

۰ نظر ۲۷ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۱۳
نارِن° جی

.

یه اصطلاح انگلیسی هست که میگه:
When it rains feels like it's pouring
که اینجور مواقع بکار برده میشه:
when something bad happens other bad things usually happen at the same time
که من میگم بنظرم باید تهش این جمله باشه:
But eventually it'll cease

۰ نظر ۲۴ خرداد ۰۰ ، ۰۹:۴۲
نارِن° جی

.

میدونی چی خوب بود؟ اگه یکی کل بچه گی مونو فیلم برداری میکرد، اونوقت دیگه لازم نبود در مورد چیزی بحث کنیم. هر وقت هرچیزی رو به شکل های مختلف یادمون میومد میگفتیم بریم فیلمش‌ رو ببینیم، و بعد میدیدم واقعا قضیه چی بود. 
اولین بار که داشتن اندازه عینکم رو میگرفتن یادمه. تا اونموقع همه چیو تار میدیدم، تا اینکه عینک های مختلفُ روی صورتم گذاشتن. کلی لنز که هر کدوم دید رو تار تر یا دقیق تر میکردن. در عرض یک دقیقه دوازده بار دیدم نسبت به دنیا تغییر کرد. گمونم هرکسی بچگیش رو با لنز به خصوصی میبینه، با چشم انداره مختلف...


+ سریال This is Us

۰ نظر ۲۲ خرداد ۰۰ ، ۱۷:۱۳
نارِن° جی

.

حداقل آدمایی که با تاکید روی کلمه ی من میگن "قیمت آدمارو من تعیین میکنم" سر راه مون نذار!

۱ نظر ۱۷ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۱۴
نارِن° جی

.

یونانیا دو کلمه برای زمان داشتن. یه کلمه به نام "کرونوس" که به معنی زمان کمیه و یه کلمه به نام "کایروس" که زمان کیفیه و میتونه چند ثانیه باشه، میتونه طول یک رابطه عاشقانه باشه، میتونه لحظه ای از مکاشفه باشه...
+ مجتبی شکوری - کتاب باز

 

بارالاها! کایروس های مارو زیاد کن!

۰ نظر ۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۷:۰۸
نارِن° جی

.

دیشب توی خواب رفتم سفر‌. طلوعِ آفتابِ کویر رو دیدم ^_^

۰ نظر ۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۱۰
نارِن° جی

.

همیشه داستانِ آدمی که نصف ماه با حقوقش اشرافی زندگی میکرد و نصف دیگه ماه گدایانه، بنظرم اغراق آمیز میومد. ولی میتونه اغراق آمیز نباشه اگه اینطوری نگاه کنم که چند سال بی وقفه کار کردم و حالا اشکالی نداره برای چند ماه هم که شده روزها کمی دیرتر بلند شم و شب ها کمی دیرتر بخوابم. اشکالی نداره چون میتونم بیشتر فیلم ببینم و کتاب بخونم و پادکست گوش کنم. چون میتونم سفر برم. اشکالی نداره اگه از پس اندازم خرج کنم چون اسمش پس اندازه. 
و به قول احسان عبدی پور:
It's a part of Life

 

+ فعالیت روزانه در خدمت چیه؟ این ریتم سریع دویدن و دویدن در خدمت چیه؟ ما شبیه مردمی شدیم که سیب زمینی میکارن که سیب زمینی بخورن که بتونن سیب زمینی بکارن...*
* مجتبی شکوری - کتاب باز

۰ نظر ۱۳ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۱۸
نارِن° جی

.

قسم به اون دایره کمرنگ که ظاهر میشه، به اون رنگِ سرخ که توش میپیچه و هی پر رنگ و پر رنگ تر میشه و بالا و بالا تر میاد. قسم به باد خنکِ دریا که میخوره توی صورتت و گرمای خورشید که میپاشه روی پوستت. قسم به انعکاس نورِ زرد توی آبیِ دریا. قسم به طلوعِ کنارِ ساحلِ مه گرفته...

۰ نظر ۰۹ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۵
نارِن° جی

.

و قسم به یکی دو جمله هایی که مینویسمُ با " قسم‌ به" شروع میشن. توش پر از بویِ زندگیه...

۰ نظر ۰۸ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۳۷
نارِن° جی

.

قسم به خورشیدِ نارنجیِ غروب، وسطِ سبزیِ شالیزارهای برنج...

۰ نظر ۰۸ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۰۹
نارِن° جی

.

و عجیبه اگه منِ همیشه فراری از رانندگی بگم:
و قسم به رانندگی! ولی:
قسم به رانندگی توی جاده ی باریکِ پر پیچ و خمِ دو طرف سبز...

۰ نظر ۰۸ خرداد ۰۰ ، ۱۹:۲۱
نارِن° جی

.

یعنی میاد یه روزی که وقتی این آوازُ با صدای محمدرضا شجریان بشنوم قلبم اینطور مچاله نشه از یادآوری اون حجم از غصه موقع پخش آواز؟

به کشت خاطرم جز غم نروید
به باغم جز گل ماتم نروید
به صحرای دل بی‌حاصل ما
گیاه نا امیدی هم نروید...

۰ نظر ۰۶ خرداد ۰۰ ، ۲۱:۲۹
نارِن° جی

.

کاش میشد ویو پشتِ پنجره های اینجا رو بِکنمو با خودم ببرمو پشتِ پنجره های خونه خودمون پهنش کنم :)

۰ نظر ۰۵ خرداد ۰۰ ، ۲۲:۰۷
نارِن° جی

.

در تمامی شرایطی که داشتم و به زندگی و دور و برم نگاه کردم دلایلی خیلی خیلی زیادی برای ناراحت بودن میتونستم پیدا کنم، ولی در کنارش دلایلی خیلی خیلی زیادی هم برای خوشحال بودن میتونستم پیدا کنم. چه روزایی که حالم خوب بوده و اگر میگشتم دلیلی بر نارحتی وجود داشته، چه روزایی که حالم بد بوده و اگر میگشتم دلیل بر اینکه حالم بهتر بشه وجود داشته برام. مواقعی که حالم بده اجازه میدم که حالم بد باشه ولی هی میگم حالا شروع کن تو این حال بدی که داری خوبی هارم ببین...

+ گنج و مار و گل و خار و عم و شادی به هم اند...

سروش صحت - کتاب باز

۰ نظر ۰۴ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۰۲
نارِن° جی

.

باز جا داره تکرار کنیم:
شاه اگر عادل نباشد مُلک ویران میشود...

۰ نظر ۰۴ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۳۱
نارِن° جی