هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۴۷ ق.ظ

به این فکر میکنم که چه قدر تقویم اسفند را بالا و پایین کرده بودم. اینکه چهار روزش را باید دانشگاه بروم، یک روزش را امتحان نظام مهندسی. اینکه اسفند یک تعطیلی دارد، و آخ اینکه که چقدر دلم سفر میخواهد، دیدنِ رفیق جان میخواهد، حافظیه میخواهد. به این فکر میکنم که چه قدر تقویم را بالا و پایین کرده بودم تا بتوانم سه روزش را در سفر باشم. به این فکر میکنم که چه قدر باید بگذرد که این در لحظه زندگی کردن را یاد بگیرم؟ گرچه بهتر شده اما هیچوقت میرسد به آنجا که باید؟

این قافله ی عمر عجب میگذرد

دریاب دمی که با طرب میگذرد

۹۸/۱۲/۱۳
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">