هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

جمعه, ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۷:۴۸ ب.ظ

 حتی وقتی تصمیم میگیری حالتُ خوب کنی و میری سراغ هایده میخونه واست:

بهار بهار اومده باز دوباره

باز تمومِ دل ها چه بی قراره 

اما برایِ من دور زِ خونه بهارها هم مثل خزون میمونه!

 

یا مثلا میگه:

تو این غربتی که هستم

دارم میمیرم حالیت نیست!

 

یا مثلا میگه:

شب که از راه میرسه غربتم باهاش میاد

مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه

غم با من زاده شده منو رها نمیکنه!

 

و بعد با تمومِ وجود آرزو میکنی واسش که بُعدهای بدِ ماجرارو تجریه نکنه

۰۲/۰۷/۲۱
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">