هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۱۸ ب.ظ

بچه های سرکار از یه جنبه منو به باباها تشبیه میکنن! یعنی اگه باباها آدم هایی باشن که تو تقویم شون بنویسن فلان روز نوبتِ تمدید فلان بیمه است و ای تقویم یک ماه قبل بهم یادآوری کن، یا مثلا بنویسن فلان تاریخ موقعِ چکاپ فلان مساله است، و بعد همه کارهاشونُ بصورت پیگیر و مداوم انجام بدن، اونوقت من واقعا مثل باباهام! اما میدونی چیه؟ همه اینا خوبه تا وقتیکه فقط برای من باشه، به محض اینکه تبدیل بشه به من و دیگری ای که جور دیگریست اونجائه که اذیت کننده میشه. وقتی من یه آدمِ برنامه ریزِ فلان تاریخِ فلان کارم ولی دیگری یه آدمِ حالا الان نشد بعدا.

۰۳/۱۲/۱۵
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">