هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۱۷ ق.ظ

بیست و شیش دی نود و پنج‌ نوشتم: "اگر نوع نیروی وارد شده به مصالح ساختمانی مدام تغییر کنه، مثلا اول کشیده شه، بعد فشرده و بعد این اتفاق بارها تکرار شه، اونجاست که مقاومت مصالح کمتر و کمتر میشه تا نهایتا به گسیختگی برسه، اسمی که واسه این اتفاق گذاشتن "خستگیه" ..."


یازده مرداد نود و هشت نوشتم: "دقیقا یازده مرداد نود و هفت روی جدول های جلوی شاه نعمت الله ولی نشستیم و من غم زده به روبرو خیره شدم. دقیقا یک سال بعدتر، یعنی یازده مرداد نود و هشت روی جدول های مشرف به زمین تنیس باشگاه انقلاب نشستیم و من به روبرو خیره شدم. فکر میکردم باز هم برگردم به مرداد کوفتی نود و هفت، همونطور که یازده تیر نود و هشت... اما عجیب بود! برنگشتم" 


سی اردیبهشت چهارصد و چهار مینویسم: ارتباطِ قوی ای بود بین خستگی و هیچوقت برنگشتن. اونقدر نوع نیروی وارد شده بهم‌ تغییر کرد که مقاومتم کم و کم تر شد که در نهایت رسیدم به گسیختگی، به خستگی، به هیچ وقت برنگشتن به خواستنِ مردادِ کوفتی نود و هفت.


سی اردیبهشت چهارصد و چهار مینویسم: میترسم از خستگیِ این تعللِ کوفتی، از رسیدن به گسیختگی، از هیچوقت برنگشتن به خواستنِ بیست و هشتِ اردیبهشتِ چهارصد و چهار.

۰۴/۰۲/۳۱
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">