هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۴، ۱۱:۵۴ ب.ظ

+ تمامِ راهِ برگشت گریه کردم برای دایی ای که میتونستم داشته باشم و انگار ندارم...

+ یه بار به به میم جان گفتم: "اگه قدرت انتخاب داشتم توی خانواده، از دور تا نزدیک، فقط دو نفرُ انتخاب میکردم. یکی تو، یکی مادربزرگی. خاله بزرگه هم سو سو! همینُ بس!"

+ الان که فکر میکنم میبینم دایی هم اگه ایران بود جز همین لیست خیلی کوتاهم بود ولی باز هم لعنت به جبر جغرافیایی

۰۴/۰۳/۰۲
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">