هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۷ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

.

گفت امشب همه اعضای خانواده مون جمع شدن توی این شهر، حالا مهم نیست چند نفر از بیرون مرزهای ایران خودشونو رسوندن چند نفرم از داخلش! مهم اینه همین امشب خدا میخواد بزنه همه چیو صاف کنه کل نسلمون باهم منقرض شه!

۰ نظر ۳۰ آذر ۹۶ ، ۰۱:۲۶
نارِن° جی

.

به کوه میگویم او را میخواهم جواب میدهد من هم

به دریا میگویم او را میخواهم جواب میدهد من هم

در خواب میگویم او را میخواهم جواب میشنوم من هم

اگر یک روز به خدا بگویم او را میخواهم، زبانم لال، چه جواب خواهد داد؟


"آتش‌بدون دود_نادر ابراهیمی"

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۶ ، ۲۱:۲۳
نارِن° جی

.

هر گوشه خانه یک عروسک افتاده

و این برای خانواده ما کمی عجیب است

آن هم بعد از همه ی این سال هایی که طول کشید ما بچه ها بزرگ شویم :)


۰ نظر ۲۸ آذر ۹۶ ، ۰۷:۲۵
نارِن° جی

.

و مادربزرگ بالاخره نتیجه اش را دید :))

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۶ ، ۱۳:۲۲
نارِن° جی

.

مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد...!

"جناب حافظ"

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۶ ، ۲۲:۴۵
نارِن° جی

.

《 خاک تو سرت! روز دانشجو بود و روز تو نبود 》

* نامبرده خطاب به رفیق جانِ هم سن اش!

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۶ ، ۲۲:۴۲
نارِن° جی

.

+ اگه حاجی وانتیو ببینی چی بش‌ میگی؟!

- میگم:

 آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟

نازنیا ما به ناز تو جوانی داده ایم!

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

+ :))))))

۰ نظر ۱۴ آذر ۹۶ ، ۲۲:۴۴
نارِن° جی

.

و خدا خودش بندگانش را از خر شدگی نجات دهد!

۱ نظر ۱۴ آذر ۹۶ ، ۲۲:۰۴
نارِن° جی

.

هشتک فرندز ببینیم شادروان بریم.

هشتک کاش زیتون سیاهم بود.

۱ نظر ۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۸:۳۶
نارِن° جی

.

دیشب چشم هایم خسته بودند و رمق خواندن داستان پسرِ پسر گالان اوجا را نداشتند. میخواستم بنویسم نت های صدایت لازم است.


و حالا امشب مینویسم نت های صدایت نه برای خواندن داستان پسرِ پسرِ گالان اوجا، بلکه برای یک‌ "مواظب باش" لازم است.

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۶ ، ۲۲:۱۵
نارِن° جی

.

گوگولو با همه ی عزیز بودنش مرد موقعیت های حساس نیست! در بدترین شرایط باطری خالی میکند!

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۰:۰۷
نارِن° جی

.

به چه می اندیشی؟

نگرانی بیجاست

عشق اینجا و خدا هم اینجاست


"سهراب سپهری"

۰ نظر ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۸:۰۸
نارِن° جی

.

دستگاهش را گذاشت زیر گلویش و شروع کرد به حرف زدن:

اینم از دستگاه ما، فقط صدام مثل آدم آهنی میشه.

گفت و چشم هایش خندید...

و چشم هایم خندیدند...

+ شکر

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۲۳:۱۳
نارِن° جی

.

فارغ ز غوغای جهان بودنمان آرزوست...

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۲۲:۲۰
نارِن° جی

.

همانا نامبرده از بی خوابی میمیرد، اگر فکر و خیال سرش را رهایی نبخشاید!

۰ نظر ۰۳ آذر ۹۶ ، ۰۱:۱۰
نارِن° جی

.

از اون شب هاست که اگه خونه بودم حتما شال و کلاه میکردم و قدم زنون میرفتم تا آب اناری روبروی گلدیس، همونجایی که نمیدونم هنوز هم هست یا نه...!

۱ نظر ۰۲ آذر ۹۶ ، ۱۷:۴۴
نارِن° جی

.

و چه چیزی غم انگیز تر از از دست دادن ۳ نمایشنامه خوانی و ۲ تئاتر است؟

+ وجود گالری در برنامه ی تئاترمان اختلال ایجاد کرده و من دلم تنگ شده برای پلاتو ها، برای منتظر ماندن پشت درها، برای نشستن روی صندلی سالن ها، برای دست زدن آخر نمایش ها و برای سکوتی که بعد از دیدنشان دارم...

۰ نظر ۰۱ آذر ۹۶ ، ۲۲:۳۷
نارِن° جی