هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

.

آخه من هرچی از جذابیت های پارت تایم کار کردن بگم بازم سیر نمیشم! :))

۰ نظر ۳۰ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۴۴
نارِن° جی

.

و قسم به بَغَل

۰ نظر ۲۶ مرداد ۰۲ ، ۰۰:۲۷
نارِن° جی

.

قسم به دیدنِ رفیق جان های چندین و چند ساله :)

قسم به یادآوریِ خاطراتِ چندین و چند ساله :)

۰ نظر ۱۹ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۴۶
نارِن° جی

.

قسم به هوای خنکِ شب های شهر های کویری :)

۰ نظر ۱۹ مرداد ۰۲ ، ۱۲:۴۵
نارِن° جی

.

نبودنت توی این شهر بدجوری شیرینیِ شهرو میگیره و تلخی میده بهش. آخه مگه میشه ما بیاییم و تو از صبح خیلی زود پشت پنجره چشم به راه ما نباشی؟ که بوی زرشک پلو با مرغِ زعفرونیت نپیچیده باشه تو خونه؟ که واسم تو یخچالت فالوده نداشته باشی؟

۰ نظر ۱۶ مرداد ۰۲ ، ۲۲:۳۵
نارِن° جی

.

+ زندگی‌ رنگ گرفته، از وقتی که پارت تایم شدم :)

+ بیا و برای همیشه بچسب بهش. بیا و گولِ وسوسه های اغواگرانه رو نخور خوهشا!  بیا و از رنگِ زندگی لذت ببر. بیا و دوباره خاکستریش نکن خواهشا!

+ و قسم به فلسفه اگزیستانسیالیسم.

۰ نظر ۱۵ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۲۹
نارِن° جی

.

چند روزه جوری به شدت و پشت سر هم آهنگِ نگو نمیامِ هایده رو گوش میکنم که حتی اونجاش که میگه "یه قمری توی ایوون داره لونه میزاره، میگن اومده کاره" رو هم درست میخونم باهاش! :))

۰ نظر ۱۵ مرداد ۰۲ ، ۰۸:۴۴
نارِن° جی

.

اسم اپیزودش رو گذاشته کُتِ طنزهای هانِمید!

و من خوشحالم که بعد از چند سال دارم میرم تو کُتِ طنزهای هانِمید :)

+ فقط جای تو سبز، مادربزرگی.

 

۰ نظر ۱۵ مرداد ۰۲ ، ۰۸:۴۳
نارِن° جی

.

همچین ضربه فنی شدم که وقتی بهش فکر میکردم میدونستم فلان برنامه ام با این وضعیت آف دِ "دِسک" نیست مطمئنا! اما کلمه "تِیبِل" نمیومد تو ذهنم!

۰ نظر ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۲۷
نارِن° جی

.

قسم به عصرِ یکشنبه ای ‌که عصرِ چهارشنبه است!

قسم به عصرِ سه شنبه ای که عصرِ چهارشنبه است!

قسم به عصرِ چهارشنبه.

قسم به کارِ پارت تایم :)

۰ نظر ۰۴ مرداد ۰۲ ، ۱۸:۵۲
نارِن° جی

.

+ از واکنش های من و میم جان میشه فهمید که چقدر جفتمون نسبت به کوچیک ترین حرکت های ماشین های اطرافمون وحشت زده ایم.

+ و من به خودمون فکر میکنم، به ترس مون از تصادف، به فرارِ راننده مقصر، به ما که خلاف جهت اتوبان بودیم، به گارد ریلِ تو رفته، به این ترومای جدید. ‏و من به این فکر میکنم که ما کنار هم چه تروماها که نگذروندیم. این یکی رو هم میگذرونیم.

۰ نظر ۰۱ مرداد ۰۲ ، ۰۰:۵۰
نارِن° جی