کفری ام از کسایی که رفتنُ این نوع دغدغه رو از دغدغه های روزمره ی زندگی شون حذف کردنُ از دور وایسادنُ نظاره گرنُ نسخه میپیچین واسه آدمایی که این دغدغه، دغدغه ی روزمره ی زندگی شونه-و منظورم فعالان اجتماعی نیست-
کفری ام از کسایی که رفتنُ این نوع دغدغه رو از دغدغه های روزمره ی زندگی شون حذف کردنُ از دور وایسادنُ نظاره گرنُ نسخه میپیچین واسه آدمایی که این دغدغه، دغدغه ی روزمره ی زندگی شونه-و منظورم فعالان اجتماعی نیست-
گیرم جهان یک وطنه با مرز های الکی و این صُبتا
گیرم که تنهاییِ من از هر مرزی رد بشه و این صُبتا
امروز که از ضبط ماشین پخش شد: تفنگت را زمین بگذار؛
گفتم طی این سالها وجدانِ خواب آلوده بیدار که نشده هیچ، بدتر هم به خوابِ زمستانیِ تمام نشدنی رفته. گفتم الان دیگه ورژنِ جدیدی باید ساخت از: تفنگم را بده تا رَه بجویم...
آخه چقد لعنتیه دو بیتی های باباطاهر. چقد لعنتیه سنتور پرویز مشکاتیان. چقد لعنتیه صدای محمدرضا شجریان. چقد لعنتیه ترکیبِ همه اینا تو ساز و آواز دشتستانی تو آلبوم آستانِ جانان:
عزیزون از غم و درد جدایی، به چشمونُم نمونده روشنایی
گرفتارُم به دام غربت و درد، نه یار و همدمی نه آشنایی
سنتور
فلک کی بشنوه آه و فغونُم؟ به هر گردش زنِه آتش به جونُم
یک عمری بگذرونُم با غم و درد، به کام دل نگرده آسمونُم
سنتور
نصیب کس نوی درد دلِ مو، که بسیاره غم بی حاصل مو
کسی بو از غم و دردُم خبردار، که داره مشکلی چون مشکل مو
سنتور
بوَد دردِ مو و درمونُم از دوست، بوَد وصل مو و هجرونُم از دوست
اگه قصابُم از تن واکره پوست، جدا هرگز نگرده جونُم از دوست
سنتور
مو آن آزردهٔ بی خانِمونُم، مو آن محنت نصیب سخت جونُم
مو آن سرگشته خارُم در بیابون، که هر بادی وزِد پیشش دَوونُم
سنتور
مو که افسرده حالُم چون ننالُم؟ شکسته پر و بالُم چون ننالُم؟
همه گویند فلانی ناله کم کن، تِه آیی در خیالُم چون ننالُم؟
سنتور
غم عشقت بیابون پرورُم کرد، هوای بخت بی بال و پرُم کرد
به مو گفتی صبوری کن صبوری، صبوری طُرفه خاکی بر سرُم کرد
سنتور
و من آنها را در اعماق گلویم حفظ میکنم...
بین یقه و چانه
نزدیک سیبِ ادم
اگه قراره مثلا فلان ماهواره ای که چین فرستاده فضا از مدار خارج شه و با سرعت بهمان برخورد داشته باشه با زمین و همه چیز نابود شه، کاش اونشب امشب باشه! چون با همون لحنِ "من حالِ ادامه دادن ندارم" منم دیگه حالِ ادامه دادن ندارم!