.
درحالیکه نامبرده خسته و داغون روی کاناپه در حال تماشای کارتون آن شرلی دختری با موهای قرمز بود، گوشیشُ برداشت و رفت سراغ پیامهایی که توی تلگرام از قدیم ندیمها سیو کرده بود. یه ویس از یه دوست دید که میگفت: اون روز شازده کوچولو میخوندم، بعد به طرز عجیب و غریبی شخصیت شازده کوچولو شبیه توئه، خوندی؟ نامبرده جوابی داده بود که یادش نیس چی بود، اما شنیده بود: کلا نمیدونم چیجوری حالیت کنم ولی وقتی اون کتابو میخوندم شخصیت شازده کوچولو، حرفاشو اینا کلا منو یاد تو مینداخت، دیگه نمیدونم چه خاکی تو سرش کرده بود که اینجوری فکر میکردم. باز نامبرده جوابی داده بود که یادش نیس چی بود، اما شنیده بود: بیا! تو از شازده کوچولوام ده برابر ...خل تری! نامبرده به آن شرلیِ در حال پخش نگاهی کرد و با خودش گفت: آره! من از شازده کوچولوام ده برابر فلان ترم!
+ ناگفته نمونه نامبرده اونقدر از شازده کوچولو فلان تره که خوشاله وقتی بقیه شازده کوچولو بخونن یاد اون بیفتن و بگن شخصیتش شبیه شخصیت شازده کوچولوئه :))