.
دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۱۵ ب.ظ
تو بذار وقتی غروب شد برو
هر وقت زیر پات خالی شد برو
زندگیت که پوچ و توخالی شد برو
وقتی نور خونه ضعیف شد
کاسه صبرت که لبریز شد برو
اگه اجاقت کور شد برو
همه چیزت رو بفروش و ول کن برو
خونه رو خونه رو خونه رو خونه رو
تو بذار آسمون که افتاد رو زمین برو
اگر چنان گشت و چنان شد و چنین برو
با چشمای پف کرده و نمناک و حزین
تو بذار وقتی پاییز شد برو
دنیا خیلی غم انگیز شد برو
آب که یه وجب از سرت گذشت یا صد وجب
خبرا که ضد و نقیض شد برو
تو بذار وقتی که چیز شد برو
خون رقیقت که غلیظ شد برو
همسایه دیوار به دیوار به دیوار همه رو ول کن،
همه رو ول کن برو
" گروه بمرانی"
پی نوشت: چنان گشت و چنان شد و چنین.
۰۰/۰۲/۰۶
زیبا