هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

دوشنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۲۲ ق.ظ

بین وسیله های در هم و برهم روی میز که از فلان کارتن بیرون ریخته بودم چشمم خورد به دوتا خودکار با تبلیغ فلان تور. آبانِ نود و هفت، آخرِ سفر به هر نفر یه خودکار دادن و همکارم مال خودش رو داد به من و من صاحب دوتا خودکار شدم. یکی سرخ آبی، یکی سرمه ای. دو تا خودکاری که وقتی میدیدمشون برام یاد آورِ سفرِ نه چندان دلچسبم بودن! دو تا خودکاری که به شکل های مختلف سعی در سر به نیست کردنشون داشتم و همیشه باز یه جوری پیداشون میشد! البته دفعه های اول مستقیم این کار رو نمیکردم، مثلا یکیو میزاشتم توی کیف میم جان به امید اینکه گمش کنه! و اون یکی رو توی فلان جامدادی ای که سالها خاک گرفته و میدونستم حالا حالاها درش باز نمیشه! اما در کمال تعجب اون دو تا خودکار باز پیداشون میشد! این اتفاق به شکل های مختلف تکرار شد تا یه بار انداختمشون توی سطل آشغال! اما در کمال تعجب باز هم پیداشون شد! میم جان موقع خالی کردن سطل بهشون برخورده بود. براش توضیح دادم که نوشتن با اینا سخته. باهام مخالفت کرد و گفت میزاره روی وسیله های مهر ماهِ یه بچه ی نیازمند. حالا حدود ۳ سال و نیم از تلاش های من برای سر به نیست کردن اون دو تا خودکار گذشته و دوباره در کمال تعجب پیداشون شده اما من این دفعه دیگه قصد سر به نیست کردنشون رو ندارم! برشون میدارم و میخندم و میزارمشون یه گوشه ی امن :)

۰۱/۰۳/۱۶
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">