هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

هــــِجاهای یک مِداد نارِنــــجی

بنویس...
از هر چه که هست
از هرچه که نیست
از هرچه که اتفاق افتاد
از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد
از همین لحظه ها
از همین بودن ها
هر چه که در ذهن داری
و هر چه که در دل

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

.

چهارشنبه, ۴ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۳۷ ق.ظ

نامجو زیاد گوش میدم. بعضی از آهنگ هاشم زیادتر. یکی‌از اونایی که زیادتر گوش میدم "یاد آر" ئه‌. اما خیلی با گوشت و پوستم درکش نمیکردم، تا امروز که دوباره گوشش کردم...

 

اما نرود یادت آن روز که خندانی

آن روز که از شادی بارانِ بهارانی

آن روز که آزادی، آن روز که باور کن

آن روز که شوریده، رقصنده ی میدانی

 

آن روز که خون ارزان بر خاک نمی ریزد

آن روز که جان جان جان با قهقهه می خوانی

آن روز که ما بردیم، بزم ست به برزن ها

میچرخی و پاکوبان غرق بوسه بارانی

آن روز که نزدیک است، آن روز که یادش خوش

آغوش پس از آغوش ریسه های طولانی

 

آن روز ولی از ما یادی به میان آور

رفتیم غریبانه بی صدا و پنهانی

یک جرعه بنوش آن روز با خنده بنوش آن روز

یاد مردگانی که زنده اند و می دانی

 

از یاد نبر خون را خونی که شتک می زد

خونی که از آن آمد فردات چراغانی...

۰۱/۰۸/۰۴
نارِن° جی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">