بنویس... از هر چه که هست از هرچه که نیست از هرچه که اتفاق افتاد از هرچه که قرار است اتفاق بیفتد از همین لحظه ها از همین بودن ها هر چه که در ذهن داری و هر چه که در دل
یادتونه نامبرده گفت یکی بیاد ببرتش لب بامی؟ سرکوهی؟ دل صحرایی؟ که در آنجا نفسی تازه کند؟ که خنک هم باشد؟ آخ که اونقدر خنک بود سر اون کوه که با کاپشن رفت و نفس تازه کرد ^_^